حاجی بگلو: انتصاب تمام مدیران باید مشروط به رأی اعتماد شورا‌ها باشد دسترسی به حرم امام‌رضا(ع) از طریق ۳ خط مترو فقط با یک بلیت لزوم تعیین تکلیف تمامی املاک دراختیار شهرداری مشهد اجرای بیش از ۳۴۰ کیلومتر خط‌کشی محوری در معابر مشهد، از ابتدای سال تاکنون (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) مسیل‌‏ها؛ ناجیان ۹۰ ساله شهر مشهد میراث زنده «تیمچه حکاک‌ها» در مشهد رئیس دفتر شهردار مشهدمقدس منصوب شد (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) برند «بایدو» به عنوان هویت دوچرخه‌های اشتراکی در ایران ثبت شد آخرین وضعیت حریم مشهد و طرقبه‌شاندیز | آبادانی معطل مرزهای بلاتکلیف تغییر کاربری اراضی مازاد مجموعه ورزشی ثامن الائمه (ع) مشهد به صنعتی ۷۰ درصد تماس‌های دریافتی مرکز ۱۳۷ مشهد، بانوان هستند ویدئو| رئیس جمهور به مشهد می‌آید | افتتاح فاز اول خط ۳ مترو با حضور پزشکیان آمریکا مناطق مختلف استان‌های مارب و الحدیده یمن را بمباران کرد(۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) آغاز عملیات اجرایی پروژه باغ رویش در مشهد (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) همه امکانات شهر، متمرکز بر بزرگداشت دهه کرامت است | مشهد، کانون گرامیداشت سالروز شهادت شهدای خدمت در کشور آموزش ترافیک به بیش از ۵ هزار دانش‌آموز مشهدی در طرح «سفیران سلامت» برنامه‌های فرهنگی دهه کرامت شهرداری مشهد اعلام شد | ۱۴ عنوان برنامه ویژه تسهیل زیارت در دهه کرامت ۱۴۰۴ موحدیان: فاز یک خط ۳ مترو مشهد در روز دوشنبه (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) با حضور رئیس‌جمهور افتتاح خواهد شد معاون عمران، حمل‌ونقل و ترافیک شهرداری مشهد مقدس: ۶۵ درصد منابع آلودگی هوای مشهد متعلق به منابع متحرک است دولت باید سهم بیشتری در توسعه خطوط مترو مشهد داشته باشد
سرخط خبرها

امان از آن قیچی کج

  • کد خبر: ۱۱۸۵۰۷
  • ۰۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۵
امان از آن قیچی کج
سلمان نظافت یزدی - شاعر و روزنامه نگار

حاشیه میدان طبرسی سر نبش کوچه سیابون امروز آدرس یک ساختمان بلند و بالاست، اما روزگاری آدرس آدم‌های زیادی در نانوایی سنگک، پلاستیک فروشی اصغرِ مُلاباجی، اسباب بازی فروشی آقای نخودی و سیرابی فروشی آقارضا بود. آقا رضا زودتر از همه این آدم‌ها مُرد. او قبل از اینکه آدرسش محو شود، مُرد.

آقارضای سیرابی با آن قیچی کجش که بیشتر کاسب‌های آن راسته را در عصر‌های تابستان میان شلوغی بی اندازه کوچه سیابان (سیاه آب یا سیابون) سیر کرده بود، برای زائران زیادی با دست‌های پر از عروسک و نبات و شکلات راه راه مشهدی، سیرابی داغ برش زده بود و رویش آبلیمو ریخته بود تا برای ادامه روزشان جان بگیرند، قبل از اینکه نوسازی شروع شود، مرد.

آقارضا سیرابی صبح می‌رفته دنبال سیرابی تازه یا از کشتارگاه برمی گشته که یک ماشین می‌کوبد به او و هندای هفتاد قرمز رنگش، به او و خورجین‌های پر از سیرابی اش و بعد همان سر تیر جان می‌دهد.

شاید آن قیچی کج و تیز هم همراهش بوده آن لحظه، همان قیچی کج و تیز که گاهی صدایش را در سرم می‌شنوم. آن قیچی شاید بیست سال پیش گم شد، اما پس چرا در سر من زنده است؟

آن قیچی بعد‌ها برای من شد نماد نوسازی، افتاد به جان کوچه‎های اطراف حرم، به جان خانه‌های اطراف حرم، افتاد به جان قبر میر، افتاد به جان سیابون، افتاد به جان نانوایی عراقی ها. زائر‌ها و کاسب‌ها داشتند در آن کوچه خرید می‌کردند، چانه می‌زدند و آن کنار صدای «آقاجون قربونتم، آخه من مهمونتم...» از ضبط قدیمی نوارفروشی پخش می‌شد را بُرید و گم کرد.

آن قیچی آدم‌ها را تبعید کرد به آلبوم‌های عکسشان، کوچه‌های قدیمی را تبدیل کرد به خاطراتی دور، آب انبارها، حمام‌ها و هرچیزی که‌ می‌شد با آن به برشی از مشهد قدیم رسید را بُرید.

تابستان‌های زیادی را در آن کوچه جلو مغازه پلاستیک فروشی اصغرِ مُلاباجی چرخیدم، وقتی آن قیچی به راه افتاد من نوجوان بودم و‌ نمی‌دانستم، کوچه‌ها و آدم‌ها اگر بمیرند و قیچی شوند، از بین نخواهند رفت، می‌روند گوشه‌ای در سرت پنهان می‌شوند و بعد به یادت می‌آورند که حاشیه میدان طبرسی سر نبش کوچه سیابون آدرس جایی است که بخشی از خاطرات چند تابستانت در آن دفن شده است و بعد با آدم‌هایی روبه رو می‌شوی که هرکدام یک تکه از خاطراتشان را قیچی نوسازی بریده است.

امان از آن قیچی کج

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->